جمعه سیاه بیمنطق در ایران؛ هیاهو برای هیچ
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۸۱۴۱۰
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، در کشورهایی که طبق تقویم میلادی فعالیت میکنند با نزدیک شدن به پایان سال زمان انبارگردانی و موعد آوردن اجناس جدید فرا میرسد. یکی از بهترین شیوهها برای رد کردن اجناس قدیمی استفاده از یک برنامه است که مدتهاست به نام «جمعه سیاه» یا Black Friday مشهور شده و سالهاست که ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ایران هم چند سالی است که بعضی استارتآپها و فروشگاههای آنلاین در اقدامی عجیب دست به برگزاری کمپینهای بلک فرایدی با وعده تخفیفهای عجیب و غریب میزنند. این ماجرا به قدری حالا گسترده شده که علاوه بر فروشگاههای آنلاین، کسبوکارهای سنتی هم سراغ این ماجرا رفتهاند. این در حالی است که زمان این جمعه سیاه در کشور ما با انبارگردانی میانهای ندارد.
محمدحسین حمیدی، از افراد مشهور و منتورهای اکوسیستم استارتآپی کشور در این رابطه در توییتر خود نوشته است: آخر، Black Friday چه تناسبی با ما دارد؟ نزدیک پایان سال هستیم؟ فصل خرید است؟ عامه با انگلیسی مأنوس هستند؟ در جغرافیای اطراف ما ریشه دارد؟
بدون منطقامیرعلی صبور، مدیر مارکتینگ استارتآپ «باسلام» در رابطه با برگزاری بلکفرایدی در ماه آذر به همشهری میگوید: ما خودمان هم در اکوسیستم نفهمیدیم این ماجرای بلک فرایدی چطور در کشور راه افتاد و گسترش پیدا کرد. یکی از استارتآپهایی که اکنون شکست هم خورده چند سال قبل تلاش کرد این ماجرا را با تبلیغات و بیلبوردهای زیاد جا بیندازد. حتی در کشورهای دیگر هم این ماجرا مخالفانی دارد. این کمپینها در آخر سال میلادی برگزار میشود و جمعه هم اصولا متفاوت با روزهای تعطیلی است که ما در ایران داریم. خالی کردن انبار و آماده شدن برای سال جدید مهمترین عواملی هستند که کشورهای دیگر سراغ این ماجرا میروند. صبور درباره زمان برگزاری چنین حراجهایی هم میگوید: با همان منطق کشورهای با تقویم میلادی هم این مسئله در ایران کار نمیکند. اگر بخواهیم آن منطق را هم قبول داشته باشیم چنین کمپینهای بازاریابی باید مثلا در بهمن برگزار شود که شرکتها و تولیدکنندگان انبارها را خالی کنند و مشتریان هم با پول عیدی و پاداش پایان سال، خریدی داشته باشند.
شاید وقتی دیگراین که در کشورهای با تقویم میلادی چنین حراجی اتفاق بیفتد، عجیب نیست. زیرا یک ماه تا پایان سال باقی مانده و شرایط این روزها باعث میشود که مشتریان و فروشندگان نیازهای همدیگر را برآورده کنند. با این حال در ایران که قریب به ۴ ماه تا پایان سال زمان داریم، برگزاری این رویداد در این روزها به ۲ دلیل از منطق مستدلی پیروی نمیکند. اگرچه بعضی از کسبوکارها ماه پایانی سال را بهعنوان انتهای سال مالی خود درنظر نمیگیرند، اما ماههای پایانی سال (اسفند یا بهمن) برای تولیدکننده یا فروشنده بهعنوان معمولترین زمان برای فروش کالاهای قدیمی، انبارگردانی و حسابرسی، پذیرفته شده است؛ بنابراین بدیهی است که فروشندگان حدود یکماه مانده تا نوروز به این بازار فکر کنند. نکته دوم اینکه در ایران عیدی کارمندان و کارگران در بهترین حالت در بهمنماه واریز میشود. حتی بسیاری از کارکنان در روزهای پایانی اسفند، عیدی خود را دریافت میکنند؛ بنابراین در زمانی که جیب مردم خالی است، گرتهبرداری از این رویداد نه به نفع کسبوکارها و نه به نفع مشتریان است. علاوه بر این بلک فرایدی در کشورهای دیگر به تخفیفهای زیاد مشهور است، اما بررسی همشهری نشان میدهد که تخفیفهای سایتهای ایرانی بسیار ناچیز بوده و بیشتر یک شیوه مارکتینگ و نه یک حراج واقعی بهحساب میآید.
هیاهو برای هیچصبور تأکید دارد بهخاطر آن که منطق بلک فرایدی در ایران وجود ندارد، عملا تخفیفهای مشاهده شده در ایران هم خیلی واقعی نیستند. بهگفته او در کشورهای دیگر تخفیفهای سنگینی روی برخی کالاها وجود دارد که برای فروشنده و مشتری مناسب است. بلک فرایدی در ایران برای کسبوکارها فرقی با روزهای دیگر ندارد. یکی ماجرا را شروع کرده و بقیه هم گفتهاند چرا ما نرویم و این مسئله هر سال بیشتر شده است.
گشتی در فروشگاههای آنلاین خارجی هم نشان میدهد که تخفیفهای آنها کاملا ملموس است، اما در داخلیها این تخفیفها یا بسیار ناچیز است که ارزش این هیاهو را ندارد یا اصولا قیمت جنسی بالا برده شده و بعد با اسم تخفیف بلک فرایدی برای جلب نظر مردم گذاشته شده است.
روز گذشته سایت چند فروشگاه آنلاین بهخاطر بلک فرایدی دچار اختلال شد و حتی از دسترس خارج شد. مقایسه برخی کالاها نشان میدهد اجناس تخفیف دار این فروشگاهها را بدون هیاهو میتوان با همین قیمت حراج خورده در فروشگاههای دیگر نیز پیدا کرد.
کد خبر 639651 برچسبها حراجمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حراج بلک فرایدی کشورهای دیگر فروشگاه ها پایان سال تخفیف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۸۱۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جیب پرپول سرخابیها و صنعتیها در نقل و انتقالات / جزئیات شرایط تخفیف قرارداد واگذاری سرخابیها
روزنامه اعتماد-پس از مدتها انتظار سرانجام دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از بدنه وزارت ورزش خارج شدند و سهامشان به دو ارگان مجزا رسید. حالا چند بانک دولتی عمده سهام سرخها را دراختیار دارند و آبیها هم به پتروشیمی واگذار شدند؛ اتفاقی که باتوجه به مصاحبههای رنگارنگ و هوادارپسند مدیران ارشد سرخابیها جذاب و لذتبخش به نظر میآید، اما برای فوتبال و بحث فیرپلی مالی که سران ایافسی نظارت جدی به آن دارند یک وضعیت مبهم و پیچیده را ایجاد کرده است. برای کشیدن ترمز ریخت و پاش تیمها رییس فدراسیون هم بیکار ننشسته و بازهم حرف از گذاشتن سقف قرارداد زده است که البته اجرایی کردن این قانون هم خودش جای حرف و حدیث داشته و دارد.
در شرایطی که مدیران سهامدار سرخابیها با ذوقزدگی از بستن تیمی در سطح قهرمانی در آسیا میکنند حتما تیمهای صنعتی هم بیکار نخواهند نشست و به منوال قبلی پولهای کلان به فوتبال ورشکسته ما تزریق میشود و ثمره آن خوشحالی بابت سود پر و پیمان چندین بازیکن و مربی معمولی و البته دلالهای دندان تیز کرده خواهد بود.
سپاهان، گلگهر، مس، فولاد و دیگر تیمهای صنعتی و در سمت دیگر پرسپولیس که بانکدار است و استقلال که نفتی شده برای جذب بازیکنان سر و دست میشکنند و احتمالا همین مساله باعث افزایش فزاینده قراردادهای بازیکنان خواهد بود. بازیکنانی که امروز دیگر میدانند پشت پیشنهادهای رسیده بانک و پتروشیمی حضور دارند. مگر در این لیگ برتر چند ستاره داریم؟ آیا ستارههای خارجی که در دیگر تیمهای باشگاهی آسیا قرارداد دلاری دارند حاضر هستند با رقمی معقول در شرایط فعلی به کشورمان سفر کنند تا پیراهن تیمهای لیگ برتری ما را برتن کنند؟ این مدیرانی که هر روز روی یک برنامه تلویزیونی از بستن تیمی در حد قهرمانی در آسیا میگویند، چطور میتوانند بازیکنان خارجی بزرگ را به کشورمان بیاورند و آنها را برای ارتباط با خانوادههایشان به استفاده از فیلترشکن مجاب کنند؟ از بحث سختافزار و مسائل و محدودیتهای این قبیل که بگذریم در بحران ارزی کشور آیا راه آسانی برای جذب ستارگان خارجی وجود دارد؟ جواب این سوالها که مشخص است، اما نتیجه کار همان میشود که در ابتدای مطلب نوشتیم.
مانور دادن روی این مسائل حاصلی ندارد جز اینکه سطح انتظارات هواداران را بالا خواهد برد و به همان میزان میلیاردها تومان اضافه هزینه بازیکنان وطنی میشود. بازیکنان یا مربیانی که اکثر آنها در نگاهی خوشبینانه ارزش قراردادشان به دو میلیارد هم نمیرسد، اما با تبلیغات و زد و بند دلالها، قراردادهای چند ده میلیاردی و حتی بیشتر میبندند آنهم در فوتبالی که در آن راههای درآمدزایی قفل است و تراز مالی تقریبا تمامی باشگاههایمان در واقعیت منفی است.
با این روند و باتوجه به قوانین فیرپلی مالی شرایط فعلی میتواند زنگ خطری برای فوتبال ما باشد.